غم
آلوچه مامان دوست نداشتم توی وبلاگت خبرهای بد رو بنویسم اما این تلخی ها هم جزئی از زندگیه . شاید باعث بشه قدر همدیگه رو بیشتر بدونیم . دیروز خبر ناراحت کننده فوت عزیزی (مامان بزرگ بابا) رو شنیدیم . مامی جون من که اصلا باورم نمی شه عزیزی دیگه در بین ما نیست . آخه اون زن خیلی مهربونی بود و همیشه به ما لطف داشت امیدوارم جاش وسط بهشت باشه . اما از غم ما بزرگ تر غم حاج آقا همسر عزیزیه که توی صورتش موج می زنه . شاید در بین زوج های قدیمی کمتر کسی رو پیدا کنی که این طوری عاشق هم باشن . خیلی سخته که بعد از 65 سال زندگی مشترک همنفست رو از دست بدی . امشب وقتی حاج آقا با غم داشت برای عزیزی قرآن می خوند ازش عکس گرفتم تا به جوونها حالا عشق واق...
نویسنده :
پریسا
22:18